شکلات کادویی افق کوروش در ابتدا به عنوان یک محصول دارویی قابل مصرف به صورت مایع در تغذیه انسان معرفی شد.
تلاش های قرن طولانی صنعت غذا این محصول به سختی جذاب را به یک لذت آشپزی مدرن ارزشمند با غلبه آشکار مارک های شیرینی پزی DC در بازار تبدیل کرد.
با این حال، داده های اپیدمیولوژیک فعلی و همچنین مشاهدات تجربی و بالینی متعدد نشان می دهد که مصرف DC ممکن است تأثیر عمیقی بر قلب و عروق، سیستم عصبی مرکزی، هموستاز و متابولیسم لیپید داشته باشد.
با این حال، با وجود تعداد فزایندهای از شواهد علمی مدرن که خواص دارویی محصولات مبتنی بر کاکائو را نشان میدهد، DC بیشتر از یک محصول غذایی دارویی، یک غذای لذیذتر است.
حتی امروزه هیچ توصیه غذایی واضحی در مورد مصرف فلاونوئیدهای کاکائو (فلاوانول) برای اهداف سلامتی وجود ندارد. آزمایشات بالینی با DC به ندرت شامل نظارت بر غلظت فلاوانول پلاسما در داوطلبان می شود.
علاوه بر این، هیچ آزمون استاندارد یا الزامات کمی برای محتوای فلاوانول در مارک های تجاری DC وجود ندارد.
محتوای فلاوانول بالا اغلب در طول تولید برای طعم بهتر DC به دلیل تلخی فلاونوئیدهای کاکائو قربانی می شود. همه این مشکلات از جمله مسائل اخلاقی متعاقب آن باید با تلاش مشترک صنایع غذایی و علوم پزشکی برطرف شود.
علاوه بر این، استفاده از فناوری ریزپوشانی در تولید DC، و همچنین انتخاب مولکولی بهترین تولیدکنندگان فلاوانول ممکن است دسترسی زیستی مواد زیست فعال DC و فناوری تولید DC را به شدت تغییر دهد.
با این وجود، تنها رویکرد علّی دقیق، که تأثیر سلامتی احتمالی DC را به مواد زیست فعال آن که به عنوان مواد مغذی در نظر گرفته میشوند، مرتبط میکند، ممکن است چشمانداز فعلی در تحقیقات تغذیهای مربوط به محصولات مبتنی بر کاکائو را تغییر دهد و مسیری قابل اعتماد برای استفاده دارویی از آنها ایجاد کند.
شکلات تلخ (DC) حداقل 3000 سال پیش در آمریکای جنوبی وارد رژیم غذایی انسان شد و توسط کریستف کلمب به اروپا آورده شد (1). اولین نمونه های درخت کاکائو در پایان قرن شانزدهم به اسپانیا منتقل شد و توسط کارل لینه در سال 1753 به عنوان Theobroma cacao طبقه بندی شد.
در فرهنگ های پیش از کلمبیا، اعتقاد بر این بود که فرآورده های کاکائو منشأ الهی دارند و منحصراً به شکل نوشیدنی به عنوان درمانی برای خستگی، سوء هاضمه و اختلالات گوارشی مصرف می شدند.
فرهنگ غذایی اروپایی که بر اساس سنتهای مسیحی توسعه یافته بود، نسبت به نوآوریهای غذایی خارجی تا حدودی مشکوک و بیگانههراسی بود و با ورود گسترده قهوه، چای و نوشیدنیهای کاکائو به رژیم غذایی انسان در دورههای بعدی قرون وسطی و رنسانس مخالف بود.
با این وجود، خواص دارویی کاکائو به عنوان خلط آور، مدر، ضد افسردگی، محرک افزایش وزن و تقویت کننده قوای جنسی در قرن شانزدهم و هفدهم اعلام شد (7 و 8). در نتیجه، تغییرات متعددی در پردازش دانه کاکائو (خشک کردن، حرارت دادن و پودر کردن) و آماده سازی (افزودن شکر و ادویه جات) در داروخانه های کوچک و فروشگاه های مواد غذایی به منظور بهبود طعم تلخ نوشیدنی های کاکائویی انجام شد.
همانطور که در سال 1662 گزارش شد، سربازان بریتانیایی مستقر در جامائیکا یک خمیر دانه کاکائو جامد حاوی شکر، بادیان، وانیل، دارچین و بادام مصرف کردند که تولد DC را نشان می دهد (3). در مجموع، این تغییرات طعم محصولات مبتنی بر کاکائو را به شدت تغییر داد و آنها را از یک محصول دارویی به لذت آشپزی تبدیل کرد.